آخرین روزهایی که دو قلب در بدنم میتپد
سلام پسر قشنگم عزیز دلم دیروز رفتم آخرین ویزیت پیش دکتر. و ایشون گفت که شما شنبه 30 دی ماه ساعت 8 صبح پا به دنیا میذاری ایشالله. یه حالت عجیبی دارم. نمیتونم وصفش کنم. مطمئنم دلم برای تکونات تو شکمم خیلی تنگ میشه اما بالاخره روی ماهتو میبینم مامان جان ایشالله صحیح و سالم بیای من و بابایی آخرین روزهای دو نفره مون رو در آرامش خاصی سپری میکنیم. تازه بابایی به مناسبت آخرین روزهای دو نفره مون منو به رستوران ایتالیایی مورد علاقه م (ژوانی) دعوت کرد. خیلی خوش گذشت. پاستا و لازانیا خیلی چسبید. عزیز دلم این دو روز اصلاً حال و روز خوبی نداشتم و به تغذیه م نرسیدم. یعنی نمیشد. چون معده و روده ام حسابی بهم ریخته بود و خیلی اذیت شدم. خدا ...